از نو

۱ مطلب در مهر ۱۳۹۰ ثبت شده است

گاهی باید از نو شروع کرد. مثل یک فصل تازه. هیچ چیز تغییر نمی‌کند، فقط دوباره نگاه می‌کنی و می‌بینی هیچ‌ چیز شبیه گذشته نیست!
کمی قبل‌تر تاتی تاتی کردن را یاد گرفته‌ام، حتی خیلی از مسیر را هم رفته‌ام، اما فکر می‌کنم قبل از این‌که به آخر مسیر برسم، مسیر تمام شد و من ماندم با مسیری که باید می‌رفتم و نبود.

«از نو» ادامه‌ی مسیر است...


پ.ن: نمی‌دانم برای چه، سرویس دهنده‌ی «از نو» مسدود شد! انگار قسمت نیست برویم و یا اجبار هست بمانیم.